عنوان قالب



این متن دومین مطلب آزمایشی من است که به زودی آن را حذف خواهم کرد.

زکات علم، نشر آن است. هر

وبلاگ می تواند پایگاهی برای نشر علم و دانش باشد. بهره برداری علمی از وبلاگ ها نقش بسزایی در تولید محتوای مفید فارسی در اینترنت خواهد داشت. انتشار جزوات و متون درسی، یافته های تحقیقی و مقالات علمی از جمله کاربردهای علمی قابل تصور برای ,بلاگ ها است.

همچنین

وبلاگ نویسی یکی از موثرترین شیوه های نوین اطلاع رسانی است و در جهان کم نیستند وبلاگ هایی که با رسانه های رسمی خبری رقابت می کنند. در بعد کسب و کار نیز، روز به روز بر تعداد شرکت هایی که اطلاع رسانی محصولات، خدمات و رویدادهای خود را از طریق

بلاگ انجام می دهند افزوده می شود.


این متن اولین مطلب آزمایشی من است که به زودی آن را حذف خواهم کرد.

مرد خردمند هنر پیشه را، عمر دو بایست در این روزگار، تا به یکی تجربه اندوختن، با دگری تجربه بردن به کار!

اگر همه ما تجربیات مفید خود را در اختیار دیگران قرار دهیم همه خواهند توانست با انتخاب ها و تصمیم های درست تر، استفاده بهتری از وقت و عمر خود داشته باشند.

همچنین گاهی هدف از نوشتن ترویج نظرات و دیدگاه های شخصی نویسنده یا ابراز احساسات و عواطف اوست. برخی هم انتشار نظرات خود را فرصتی برای نقد و ارزیابی آن می دانند. البته بدیهی است کسانی که دیدگاه های خود را در قالب هنر بیان می کنند، تاثیر بیشتری بر محیط پیرامون خود می گذارند.


Sometimes you must hurt in order to know, fall in order to grow, lose in order to gain, because most of life's greatest lessons Are Learned through pain.

گاهی باید مُکرر صدمه ببینی، تا یاد بگیری
مکرر بیفتی تا بزرگ بشی
مکرر از دست بدی تا بدست بیاری
بخاطر اینکه اغلب درس‌های بزرگ زندگی از میان تجربه‌های دردناک بدست میان.
 


انسان‌ها همه نابینا هستند .!

ما همه نابینائیم ! هرکداممان به نوعی :

آدم‌های خسیس ،
نابینا هستند چون فقط طلا را می‌بینند .!

آدم‌های ولخرج ،
نابینا هستند چون امروزشان را می‌بینند .!

آدم.های ،
نابینا هستند چون خدا را نمی‌بینند .!

آدم‌های شرافتمند ،
نابینا هستند چون ها را نمی‌بینند .! 

خود من نابینا هستم ،
چون حرف می زنم اما نمی بینم که شما ،
گوش‌های شنوا ندارید .!!!

 ویکتور هوگو



از پرفسور سمیعی پرسیدند: 
تو چرا به خدا اعتقاد داری؟
گفت کنار دریا ،مرغابی را دیدم که ،پایش شکسته  ،
پایش را ،داخل گلهای رس مالید،
بعد به پشت خوابید،و پایش را به ،سمت نور خورشید گرفت تا گل خشک شود. 
اینطوری پای خودش را گچ گرفت ،
فهمیدم که نیرویی مافوق طبیعی وجود دارد ،که به او این آموزش را داده 
حالا اسم این نیرو را می توانید خدا یا هر چیز دیگر بگذارید 
مغرور نشوید وقتی ،پرنده ای زنده است مورچه را میخورد 
وقتی می میرد ،مورچه او را می خورد
 شرایط با زمان تغییر می کند 
هیچ وقت کسی را تحقیر نکنید
 شاید امروز قدرتمند باشید 
اما  زمان از شما قدرتمندتر است
 پس ،مهربان باشید
 


آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها